داستان چهار پرده کوبریکـ در ۲۰۰۱ یک اودسیه فضایی اینبار HAL-9000
داستان چهار پرده کوبریکـ در ۲۰۰۱ یک اودسیه فضایی اینبار HAL-9000
ایستگاهی مداری به عنوان پایگاهی برای سفر میان زمین و پایگاههای موجود روی ماه بنا شده است که با چرخش به دور محور خود گرانشی مصنوعی را تولید میکند. دانشمندی از طریق این ایستگاه به ماه میرود تا در پایگاهی تحقیقاتی به بررسی کشف تازهای بپردازد. کاوشگرهای ماه منطقهای دربردارنده ناهنجاری مغناطیسی شدیدی پیدا کردهاند. با حفاری اطراف آن، دانشمندان متوجه وجود تخته سنگ سیاهی میشوند که گویی چند میلیون سال پیش زیر خاک ماه دفن شده است. این سنگ زمانی که اولین بار نور خورشید را بر خود میبیند، موجی الکترومغناطیسی به سوی مشتری میفرستد. بخش سوم فیلم ماجرای ماموریتی به سوی مشتری است. خدمه این ماموریت غیر از دو نفر در خواب مغناطیسی قرار دارند و غیر از رایانه اصلی این مجموعه هیچ کس از هدف اصلی ماموریت خبر ندارد. کامپیوتر اصلی به نام HAL-9000 مدیر اصلی و چشم و گوش سفینه است؛ اما در جریان این سفر به دلایلی – که به ویژه در کتاب و بخشی از آن در کتابهای بعدی کلارک درباره این داستان مشخص میشود – شروع به طغیان میکند و تصمیم به از بین بردن خدمه سفینه میبرد و در نهایت یکی از فضانوردان به نام دیوید بومن میتواند او را از کار بیندازد و با هدف اصلی ماموریت آشنا میشود.
یک ادیسه فضایی (به انگلیسی: ۲۰۰۱: A Space Odyssey) که با نام راز کیهان نیز شناخته میشود، فیلمی آمریکایی-بریتانیایی در سبک علمی تخیلی به سال ۱۹۶۸ به کارگردانی و تهیهکنندگی استنلی کوبریک است. فیلمنامه این فیلم توسط کوبریک و آرتور سی کلارک و تا حدودی متاثر از داستان کوتاه کلارک با نام «The Sentinel» نوشته شده است. کلارک همزمان یک رمان با عنوان همین فیلم را نیز نوشت که پس از پخش شدن فیلم آن را پخش کرد. داستان این فیلم در رابطه با چند رویاروی میان بشر و یک مونولیت سیاه اسرارآمیز است که ظاهراً در تکامل انسان اثرگذار بوده و در سفر به سیاره مشتری، از سوی یکی از آن مونولیتها سیگنالی نیز فرستاده میشود. از این فیلم مکرراً به عنوان یک اثر حماسی نام برده میشود . این فیلم در چهار پرده مجزا ساخته شده که در پرده نخست دنیل ریچر نقش «ماهنگر» را ایفا میکند و ویلیام سیلوستر نقش دکتر هیوود آر. فلوید را در پرده دوم ایفا میکند. کیر دوله (در نقش دکتر دیوید بومن) و گری لاکوود (در نقش دکتر فرانک پول) ستارههای پرده سوم فیلم هستند که به عنوان فضانورد سوار بر در سفینهٔ دیسکاوری ۱ هستند و به سیاره مشتری سفر میکنند. در پرده سوم از صدای داگلاس رین نیز به عنوان رایانه علمی هال ۹۰۰۰ که تقریباً کنترل تمام سفینه را در اختیار دارد استفاده شده است. چهارمین و آخرین پردهٔ فیلم مربوط به سفر دیوید بومن به آنسوی بینهایت را دربرمیگیرد. این فیلم توسط شرکت مترو گلدوین مایر آمریکا تهیه و توزیع شده و عمدتاً مراحل ساخت آن در انگلستان انجام شده است و از ویژگیهای استودیویی بریتیش امجیام (تابع شرکت امجیام) استفاده شده که از جمله آخرین فیلمهایی بوده که در آن استودیو پیش از بستهشدنش در سال ۱۹۷۰ استفاده شده بود.
این فیلم با همکاری شرکتی که متعلق به استنلی کوبریک بود «استنلی کوبریک پروداکشن» نیز تهیه شده است. کوبریک که فیلمبرداری دو فیلم قبل خود را نیز در انگلستان انجام داده بود تصمیم گرفت که برای ساخت فیلم اودیسه فضایی در آنجا مستقر شود. اگرچه این فیلم یک ماه پیش از انتشارش در ایالات متحده امریکا، در بریتانیا پخش شده، اما دانشنامه بریتانیکا این فیلم را یک فیلم آمریکایی میداند.منابع دیگر این فیلم را یک محصول آمریکایی، انگلیسی و یا مشترکاً ساختهشده توسط هر دو کشور میدانند.از نظر موضوعی این فیلم با موضوعاتی از قبیل تکامل بشر، تکنولوژی، هوش مصنوعی و زندگی بیرون از زمین سر و کار دارد. همچنین فیلم از لحاظ دقت علمی، جلوههای ویژهٔ پیشرو، تصویرسازی مبهم، استفاده از صدا به جای روشهای روایت سنتی و همچنین دیالوگهای مینیمالی قابل ذکر است. موسیقی فیلم حاصل پیوندی است که کوبریک میان حرکت چرخان ماهواره و رقصندههای والتز ایجاد کرده است که در نهایت منجر به استفاده از قطعه دانوب آبی از یوهان اشتراوس دوم و یک پوئم سمفونیک از ریشارد اشتراوس با نام چنین گفت زرتشت که برای تصویرسازی مفهوم فلسفهٔ ابرانسان در کتاب چنین گفت زرتشت نیچه استفاده شده است.
با وجود اینکه این فیلم در ابتدا واکنشها و نقدهای مختلفی را از سوی تماشاگران و منتقدان دریافت کرد اما آهسته آهسته هواداران خود را بدست آورد و به یکی از پرفروشترین فیلمها تبدیل شد. چند سال پس از پخش اول فیلم، این فیلم ناگهان به عنوان پرفروشترین عرضه تصویری از ۱۹۶۸ به بعد در آمریکای شمالی تبدیل شد. امروزه این فیلم به عنوان یکی از شناختهشده ترین فیلمها در دنیا است و از سوی منتقدین، تماشاگران و فیلمسازان به عنوان یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین فیلمها در طی زمان یاد میشود. در سال ۲۰۰۲ و از سوی مجله فیلم سایت اند ساوند، این فیلم از سوی منتقدین در جایگاه ششم ده فیلم برتر، پس از فیلم داستان توکیو قرار گرفت. که در سال ۲۰۱۲ نیز این جایگاه را حفظ کرد و همچنین از نظرسنجی که توسط کارگردانان در این مجله انجام گرفت به عنوان دومین فیلم برتری که در طی زمان ساخته شده انتخاب شد. این فیلم نامز چهار جایزه اسکار شد که جایزه بهترین جلوههای بصری را بدست آورد.
در سال ۱۹۸۴ نیز یک دنباله برای این فیلم ساخته شد.