آژانس شیشه‌ای

آژانس شیشه‌ای
آژانس شیشه‌ای

فیلم آژانس شیشه‌ای
(The Glass Agency (Ajans-e Shisheh-i))

داستان فیلم آژانس شیشه‌ای عباس، بسیجی شهرستانی که ترکش خمپاره‌ای را کنار شاهرگ گردنش از دوران حضورش در جبهه به یادگار دارد، به اصرار همسرش نرگس برای معاینه به تهران می‌آید و در خیابان با همرزم سابقش کاظم روبه رو می‌شود که با اتومبیلش مشغول مسافرکشی است. پزشک وضعیت عباس را بحرانی تشخیص می‌دهد و توصیه می‌کند هرچه زودتر برای درآوردن ترکش به لندن برود. کاظم برای تأمین هزینه سفر عباس، حاضر می‌شود اتومبیلش را بفروشد. در آژانس هواپیمایی، خریدار اتومبیل پول را به موقع به کاظم نمی‌رساند و او به ناچار به رئیس آژانس پیشنهاد می‌کند تا رسیدن پول، سوییچ و مدارک اتومبیل را به گرو بردارد، اما رئیس آژانس نمی‌پذیرد. برخی از بازیگران آژانس شیشه ای:

 

GlassAgency0550
6
05:56

سکانس نخستین رویارویی حاج کاظم با سلحشور فیلم آژانس شیشه ای ۱۳۷۶

نخستین برخورد حاج کاظم (پرویز پرستویی) با سلحشور (رضا کیانیان) در فیلم فیلم آژانس شیشه ای و دیالوگهایی که میانشان رد و بدل می شود بسیار شنیدنی و دیدنی است. پرویز پرستویی: “جیگرم سوخت شیشه شکست، مامور آوردن اسلحه‌ش چسبید به دستم” سکانس نخستین رویارویی حاج کاظم با سلحشور فیلم آژانس شیشه ای ۱۳۷۶ عوامل […]
GlassAgency0636
8
06:36

سکانس دومین رویارویی حاج کاظم و سلحشور فیلم آژانس شیشه ای ۱۳۷۶

دومین برخورد حاج کاظم (پرویز پرستویی) با سلحشور (رضا کیانیان) و این بار همراه با چاشنی درگیری همراه است. دیالوگ هایی رد و بدل شده میان این دو بسیار جذاب است. سکانس دومین رویارویی حاج کاظم و سلحشور فیلم آژانس شیشه ای ۱۳۷۶ عوامل فیلم آژانس شیشه ای کارگردان ابراهیم حاتمی کیا تهیه‌کننده علی کمیجانی […]
GlassAgency0532
4
05:32

سکانس پایانی خروج حاج کاظم و عباس از آژانس فیلم آژانس شیشه ای ۱۳۷۶

در این سکانس آژانس شیشه ای حاج کاظم (پرویز پرستویی) ، عباس (حبیب رضایی) را روی دوش خود گرفته و با تردید به سمت خودرویی که قرار است آنها را به سمت فرودگاه ببرد حرکت می کند. تلاقی خروج حاج کاظم و عباس از آژانس با ورود نیروهای امنیتی داخل آژانس و ماشین خدماتی که در […]
GlassAgency0222
22
02:35

سکانس فیلم آژانس شیشه ای: شروع گروگانگیری و عصبانیت حاج کاظم

در این سکانس فیلم آژانس شیشه ای پس از باطل کردن بلیط پرواز حاج کاظم (پرویز پرستویی) و عباس (حبیب رضایی) به لندن ، حاج کاظم که دیگر تاب شنیدن جملات رییس آژانس هواپیمایی را ندارد، بی اختیار شیشه اتاق را شکسته و از اتاق خارج می شود. و اسلحه ماموری که برای برقراری آرامش […]