
فیلمهایی که شما را به زندگی امیدوارتر میکنند
همواره روزهای تلخی برای انسان وجود دارد که باعث بسته شدن روزنههای امید برای دیدن فرداهایش میشود. این روزها شاید نگرانیها بیشتر از هر زمان دیگری شده است، معضلاتی چون گرمشدن کره زمین، انتخابهای پرحاشیه و ترسناک سیاسی، جنگهای پایانناپذیر و بیشتر شدن آمار بیکاری و گرسنگی در سراسر دنیا، بهانه خوبی برای تاثیرگذاری این نگرانیها در زندگی انسان بهوجود میآورد. در هرصورت زمانی خورشید غروب میکند و روزی طلوع خواهد کرد و یکی از راهکارهای اصلی ما برای پشتسر گذاشتن این نگرانیها، نگاه خوشبینانه به فردایی روشن است. سینما بهعنوان محبوبترین هنر حالحاضر جهان نقش بسزایی در شکلگیری این نگاه خوشبینانه ایفا میکند. در حقیقت تماشای فیلمهایی از میان آثار بیشمار تاریخ سینما به شما اجازه میدهد که نور امید را در دلتان همواره روشن نگاه دارید. فیلمهایی که در تاریخ سینما ماندگار شدهاند و بیانگر حضور این مشکلات در برهههای مختلف هستند. مشکلاتی که بشریت در نهایت بر آنها فائق آمده و حیات خود را ادامه داده است.
این آثار سینمایی را میتوان بهعنوان تاریخ مشکلات بشر و پشتسر گذاشتن آنها در نظر گرفت. آثاری که امروزه به لطف سینمادوستان بهراحتی قابل دسترسی هستند و شما میتوانید با رجوع به آنها ضمن تازهکردن حافظه تاریخی خود به آینده امیدوار شوید و در برابر مشکلات شخصی و عمومی قد علم کنید. این آثار همانگونه که میتواند دکمهای برای بازگشت شما به گذشته باشد، توان راهنمایی مخاطبانش را بهسوی آیندهای روشن دارد. درحقیقت این قبیل آثار هدایتکننده نسل جدید ما برای کشف روزنههای امید در آینده هستند. در نمونههایی که مقابل خود میبینید تلاش شده است تمام ابعاد مشکلات بشر در این روزها را بررسی کنیم، تا شاید فارغ از سنگینی باری که هر یک بر دوش میکشیم نسبت به روزهایی که پیشرو داریم احساس بهتری داشته باشیم.
با توجه به اینکه سینما در طول حیاتش پیکرهای عظیم و متصل برای خود تراشیده است، پنج فیلمی که به آن پرداختهایم مربوط به دورانهای مختلف و الهامبخش نسلهایی متفاوت بودهاند، آثاری که از میان سینمای صامت، سینمای کلاسیک و سینمای اروپا که با زبانی شیرین قادر به بخشیدن امید به مخاطبان خود تا به امروز هستند. در حقیقت این آثار در کنار مسائل زیباییشناسی در سینما و حفظ ارزشهای متنی دیگر واجد ارزشهایی فرامتنی هستند که تا به این روزگار ادامه پیدا کرده است. حال این ارزشها میتواند توسط فستیوالها و مراسم جوایز مختلف در سال تولید این آثار مورد ستایش قرار گرفته باشد و یا نادیده گرفته شده و با عبور دههها ارزشهایشان را بهاثبات رسانده باشند.
۱ – عصر جدید
«عصر جدید» بنا بر دلایل بسیار زیادی حال شما را خوب میکند، دلایلی که هیچ ارتباطی به وضعیت سیاسی امروز جهان پیدا نمیکند و تنها بهدلیل درست قرار گرفتن تمام عناصر یک فیلم میتواند ایمان شما به آینده را بیشتر کند. با تماشای فیلم شاید به این مسئله بیندیشید که وعدههایی که اثر با پایانبندی قدرتمندش به مخاطب میدهد با شرایط امروز هیچ تناسخی ندارد ولی اثر ارزشمند چاپلین افقهایی فراتر از دوران ترامپها را روشن میکند و درهایی بزرگ به مسائل انسانی باز میکند. در «عصر جدید» چارلی چاپلین روایت خود را از میان اهمیت و چرایی وجود سینمای صامت بهسوی گوش ناشنوای آیندگان (حال به هر اندازه پیشرفته) راهنمایی میکند. تماشای فیلم شما را مجبور به اندیشیدن در باب وضعیت خود در دوران پسامدرنیته میکند. راهکاری زیبا برای رویارویی با غروبهایی غمگین. «عصر جدید» میتواند کمی گیجکننده باشد زیرا شرایطی را بهتصویر میکشد که بهتنهایی انسانها بازمیگردد. مدرنیته میتواند باعث تنهایی شما شود، میتواند وحشتآور و در برخی مواقع بیرحم باشد ولی در نهایت افقهایی تازه در مقابل چشمهای شما قرار خواهد گرفت که به زندگی شما معنی تازهای میبخشد؛ این بستگی به خودتان دارد که در چنین شرایطی رو بهجلو حرکت کنید یا درجا بزنید.
۲ – یکشنبه شگفتانگیز
کارنامه آکیرا کوروساوا در شش دهه بیش از ۱۲ ژانر را درون خود دیده است، اما در دل تمام آنها نقشی زیبا از احساسات انسانی قابل رویت است. انسانیتی که میتوان درون آن رگههای پررنگی از اعتقاد، ایمان و عشق را نظاره کرد. شما میتوانید با بررسی آثار کارنامه کوروساوا به نتایج مختلفی در مورد پیامی که همواره سعی در انتقال آن داشته دست پیدا کنید. او آثار زیبایی با محور اعتقاد در دهه ۹۰ ساخته است، از سویی پس از جنگجهانی دوم و فضای آخرالزمانی که ژاپن را فراگرفته بود آثاری بسیار خوشبینانه ساخت تا روحیه مخاطبان ژاپنی خود را افزایش دهد. یکی از این آثار تکاندهنده «یکشنبه شگفتانگیز» است. اثری محصول سال ۱۹۴۷ که ماجرای زوجی متعلق به طبقه متوسط را در دوران جنگ در توکیو توصیف میکند. فیلم بهشکل عجیبی میتوانست در قالب اثری صامت بهنمایش درآید، این مشخصه فیلم تا اندازهای بارز بود که تغییر آهنگ استاد در آن دوران باعث شگفتزدگی هوادارانش شد و بسیاری «یکشنبه شگفتانگیز» را متفاوتترین اثر وی در زمان خود دانستند. شاید آثار اندکی در تاریخ سینما وجود داشته باشد که با پایانبندی خود بتوانند اینچنین حس امیدواری را جایگزین نگرانیهایی که در ابتدای فیلم مطرح کردهاند کند و چنین موفق از آب درآمده باشند.
۳ – شکسپیر عاشق
اثر تحسینشده جان مادن با ظرافتی خاص و دلپذیر در میان وقایع تاریخی دست برده و شما را دچار شگفتی میکند. فیلم زندگی یکی از بزرگترین تراژدینویسهای ادبیات غرب را چنان پر از نور و رنگ عشق روایت میکند که کمتر مخاطبی علاقه دارد از این داستانپردازی دست بکشد و آن را باور نکند. فیلم برای علاقمندان به ویلیام شکسپیر جذابیتهای مختص به خودشان را دارد. نویسنده اثر تام استوپارد موقعیت مناسبی برای ارائه اثری بدون نقص را در اختیار سازندگان و مخاطبان قرار داده است. فیلم واجد قدرت نقشآفرینی بسیار بالایی است، نقشهای محوری اثر بهشدت باورپذیر و نقشهای فرعی نیز یکی از بهترین بازیهای ایفاگران خود را بهارمغان آوردهاند. برای نمونه جفری راش یکی از بهترین نقشهای مکمل کارنامهاش را ارائه میدهد. «شکسپیر عاشق» با تکیه بر این ایده بدون تاریخ مصرف، عشق را راهگشای بسیاری از مشکلات انسانها در شرایط مختلف مطرح میکند.
۴ – سه رنگ: آبی
هنگام آغاز هرگونه بحثی در مورد آثار کریستف کیشلوفسکی باید این مسئله ذکر شود که وی استاد به تصویرکشیدن تمام وضعیتهای متفاوت انسانی است و اغلب حتی با بهتصویرکشیدن یک سکانس قادر به انتقال این وضعیتهاست. آثار او شاید بهشکلی لجوجانه افسردهکننده به نظر برسند ولی گاهی در انتهای آثارش (بهخصوص در سه رنگ) میتوان رنگی از امید به اروپا را درون آن شاهد بود. کیشلوفسکی با «ده فرمان» لحظات تلخی را برای ما رقم زد و در «شانس کور» یکی از هولناکترین پایانبندیهای تاریخ سینما را بهنمایش گذاشت ولی «آبی» اثری متفاوت است، لحظاتی گرم و فوقالعاده زیبا دارد که میتواند بار بیامیدی آثار دیگر فیلمساز را بهدوش بکشد. واقعیت این است که شاید تا اینجای کار نیز بسیاری با عقیده امیدبخشی «سه رنگ» مخالف باشند؛ در چنین شرایطی نیز میتوان به آنها حق داد زیرا هنگامی که وضعیت روحی مناسبی ندارید سخت است فیلمی را که ژولیت بینوش را در همان ابتدای امر مسئول مرگ همسر آهنگساز و دختر کوچکش میداند، انتخاب کرده و تماشا کنید. اما نگران نباشید زیرا زمانی که شما محو تماشای نقشآفرینی خیرهکننده بینوش هستید، وضعیت تغییر میکند و روزنههای امید با هوشمندی برای مخاطبان اثر پدیدار میشود.
۵ – بالهای اشتیاق (فرشتگان برفراز برلین)
سه کلمه جادویی برای اشخاصی که نیاز به سخنان امیدبخش دارند وجود دارد؛ این نیز بگذرد. اما ویم وندرس برای اشخاصی که علاقهای به فکر کردن در مورد این جمله جادویی ندارند، اثری با نام «بالهای اشتیاق» را بهارمغان آورده است. اثری که به واکاوی موجودیت انسانها میپردازد، آن هم درست در دورانی سخت، جایی که هنوز دیوار برلین مرز هولناکی میان ساکنان کشورش میکشید. فیلم ماجرای شگفتانگیز فرشتهای را بازگو میکند که نامیرا بودنش را فدای احساسات و عواطف انسانی میکند. «بالهای اشتیاق» با ریزبینی به شما یادآوری میکند که زندگی همواره آسان نیست و گاهی فرشتگان حاضر به فداکردن بالهای خود برای اشتیاقی هستند که بشریت در شرایط بد یا خوب با آن دستوپنجه نرم میکند. فیلم رویایی شفاف برای مخاطبان ناامید خود بهتصویر کشیده است، نمونهای کمیاب که پس از اتمام آن لب بهتحسین وندرس و بازیگر مقتدرش برونو گانز باز میکنید.
منبع: روزنامه صبا / ایندی وایر